مردم در جوامع امروزی توسط رسانهها احاطه شدهاند و دیگر به همه چیز شک دارند. این کتاب از رویکردی نوین برای حل مشکل “ناتوانی در ایجاد رابطه” به نام “جایگاه سازی” صحبت می کند. مجموعه فعالیت هایی که باعث میگردد یک محصول به همراه تصویری روشن و شفاف در ذهن مخاطبان بنشیند. تصویری که نقاط قوت و یا ضعف یک سازمان را در کنار رقبایش نشان میدهد.
نابغههای حوزه تبلیغات، ریس و تراوت، با شوخ طبعی و با شیوه خاص نگارش روان و سریع خود به شما نشان میدهند چطور:
- یک پیشوا را در صنعت بسازیم و به آن به گونهای جایگاه دهیم که نام و پیغامش، خود به خود در ضمیر ناخودآگاه بازار هدفش نفوذ کرده و در همانجا بماند.
- به پیروان به گونه ای جایگاه بدهیم که بتوانند فضاهایی خالی که پیشوا امکان نفوذ به آنها ندارد، را پر کنند.
- از اینکه محصولات بعدی ما، پا بر روی افتخارات محصولات قبلی ما بگذارند جلوگیری کنیم.
این کتاب همچنین به شما نشان خواهد داد چگونه:
- با استفاده از تکنیکهای آژانسهای تبلیغاتی پیشرو، بیشترین سهم از بازار را در اختیار گرفته و تبدیل به نامی آشنا شویم.
- استراتژیهای فروش خود را حول نقاط ضعف رقبای خود بسازید.
- جایگاه رقیب قدرتمند خود را به مخاطره بیاندازید و نقطه ضعف آن را بیابید.
- از جایگاه فعلی خود به بهترین شکل ممکن بهره بگیرید.
- بهترین نام را برای محصولتان انتخاب کنید.
- مفهوم “هرچی ساده تر، بهتر” را دریابید.
- رویدادهای اخیر را که بر جایگاه شما تاثیرگذار خواهند بود را تحلیل نمایید.
ریس و تراوت مثال های واقعی زیادی را بر زبان می آورند و برخی از موفقیتها و شکستهای تاریخی صنعت تبلیغات را به دقت تحلیل میکنند. این کتاب راه حلی برای مشکل برقراری ارتباط با مخاطب را در جامعه ارتباطزده امروز ارائه میدهد و مفهومی تحت عنوان “مالکیت واژه در ذهن” را مطرح مینماید.
برندهای بزرگی در در کنار برخی کلمات در ذهن ما جا خوش کرده اند و گویی تمایلی به جدا شدن از آن مفاهیم ندارند. مثل شرکت اتومبیلسازی ولوو که مالک مفهوم “ایمنی” در ذهن ماست و بهنظر میرسد این یک مالکیت مادامالعمر باشد!
یکی از مهمترین کتابهای برقراری ارتباط که خواندهام. به شدت توصیهاش میکنم.
اسپنسر جانسون – نویسنده کتاب “چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟”